سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حلالیت بابت عرفه 

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستداران و محبان به حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین و آرزوی سلامتی و تعجیل در فرج گل سر سبد عالم هستی حضرت حجه بن الحسن المهدی ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء ، ان شاء الله که بتوانیم در عرفه امسال به مقام شناخت برسیم و عارف شویم به انچه که بدان نیازمندیم یکی از دوستان اهل فهم می گفت چه خوبه انسان یه چله بگیره و طوری تنظیم کنه که پایان چله مساوی بشه با عرفه و عید قربان تا بتونه در اون روز به مقام شناخت دست پیدا کنه و نفسش رو به قربانگاه ببره ( خوش به سعادت اون کسانی که چله گرفتند و تونستند اون چله رو حفظ کنن )

 

                              متن دعای عرفه                                

 صوت دعای عرفه قسمت اول

صوت دعای عرفه قسمت دوم

صوت دعای عرفه قسمت سوم

صوت دعای عرفه قسمت چهارم

 

دوستان و بزرگوارانی که قدم رنجه می فرمودید و وبلاگ ما را با حضور گرمتون و زنده کردن نام حضرات معصومین مزین می کردید از شما سپاسگذار بوده دعا گوی شما بزرگواران می باشم ان شاء الله اگر سعادتی بود عرفه ، کربلا ، کنار قبر شش گوش مولی الکونین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نائب الزیاره شما بزرگواران باشم

حلال بفرمایید

یا علی


نوشته شده توسط علی در سه شنبه 85/10/5 و ساعت 4:40 صبح
نظرات دیگران()
بی نیازی ائمه صلوات الله علیهم اجمعین 

الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْإِمَامَ  یـَحـْتـَاجُ إِلَى مَا فِى أَیْدِى النَّاسِ فَهُوَ کَافِرٌ إِنَّمَا النَّاسُ یَحْتَاجُونَ أَنْ یَقْبَلَ مِنْهُمُ الْإِمَامُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ « خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها »

امـام صـادق عـلیـه السلام فرمود: کسى که معتقد باشد که امام به آنچه در دست مردم است ، احتیاج دارد کافر است . بلکه مردم نیازمندند که امام ( خمس و سهم و سایر وجوه را ) از آنها بـپذیرد ، خداى عزوجل فرماید: « از اموال آنها زکوه بگیر تا آنها را به وسیله آن پاک و بى آلایش سازى » ( سوره توبه آیه ??? )

مدرک : اصول کافى جلد ? صفحه ??? روایت ?


نوشته شده توسط علی در چهارشنبه 85/9/22 و ساعت 6:16 صبح
نظرات دیگران()
اسعدالله ایامکم و ایامکم سعیدا 

گر به دقت بنگری هر کشوری را مرکزیست ... مرکز ایران اسلامی خراسان رضاست

از امام رضا علیه السلام پرسیدم: فدایت شوم حدّ توکّل چیست؟ به من فرمود: آنکه تا تو با خدا باشی از هیچ کس نهراسی. پرسیدم: حدّ تواضع چیست؟ فرمود: آنکه از جانب خودت به مردم ببخشی مانند آنچه را که دوست داری به تو ببخشند ، پرسیدم: قربانت شوم ، دوست دارم بدانم من نزد شما چگونه ام ؟ فرمود: بنگر من نزد تو چگونه ام.

مدرک: ینابیع الحکمه فصل چهارم باب نهم قضایای امام علی بن موسی الرضا علیه السلام صفحه 691 – عیون اخبار امام الرضا علیه السلام جلد 2 صفحه 49

 


نوشته شده توسط علی در شنبه 85/9/11 و ساعت 5:52 عصر
نظرات دیگران()
زمانی که انبیاء الهی در مقابل خورشید پر نور امامت و ولایت کم می 

خضر علیه و علی نبینا و آله سلام و علی علیه السلام با یکدیگر دیدار کردند. علی علیه السلام به او فرمود: سخنی حکمت آمیز بگو. گفت: چه زیباست تواضع و فروتنی توانگران به فقرا و نیازمندان به خاطر رضایت و نزدیکی به خدا. امیرالمومنان علی علیه السلام فرمود: و زیباتر از این دوری و بی نیازی فقرا از توانگران است به خاطر توکل به خدا.

خضر علیه و علی نبینا و آله سلام گفت: « این سخن را باید با طلا نوشت. » 

مدرک: ینابیع الحکمه صفحه 517 فصل چهارم باب اول قضایای امیرمومنان علی علیه السلام حدیث12 ، بحار الانوار جلد 39 صفحه 33 ، مناقب آل اب طالب جلد 1 صفحه 409


نوشته شده توسط علی در شنبه 85/9/4 و ساعت 7:31 صبح
نظرات دیگران()
سفارش امام حسن مجتبی علیه السلام به فرزندش قاسم ابن الحسن علیه 

 

 

در جریان صحراى سوزان کربلا و شهادت اصحاب و یاران باوفاى امام حسین صلوات اللّه و سلامه  علیه ، حضرت قاسم - فرزند امام حسن مجتبى علیه السلام - نیز حضور داشت و چندین مرتبه از  عموى خود تقاضاى رزم کرد؛ ولى حضرت نپذیرفت. حضرت قاسم که نوجوان بود، بسیار افسرده و  غمگین در گوشه اى نشست و گریه کرد، که چرا همه یاران به فیض سعادت و شهادت مى رسند  ولى او محروم مانده است ، که ناگاه به یاد نوشته اى افتاد که پدرش امام حسن مجتبى علیه السلام  بر بازویش بسته و فرموده بود: هرگاه بسیار غمگین شدى ، آن را باز کن و بخوان و به آنچه در آن  نوشته شده است عمل نما.  با خود گفت: سال ها از عمر من گذشته است ؛ و هرگز این چنین  ناراحت و غمگین نشده ام ، پس نوشته را از بازوى خود گشود و در آن خواند:

« فرزندم ، قاسم ! تو  را سفارش مى کنم ، هرگاه در کربلا دیدى که دشمنان ، اطراف عمویت حسین علیه السلام را  محاصره کرده و قصدِ جان او را دارند، لحظه اى درنگ مکن ؛ و با دشمنان خدا و دشمنان رسولش  جهاد کن و از ایثارِ جان خویش دریغ مکن. اگر عمویت به تو اجازه رفتن به میدان رزم ندهد ، التماس و اصرار کن تا رضایت و اجازه او را به  دست آورى و سعادت و خوشبختى همیشگى را براى خود تاءمین کنى. »

حضرت قاسم پس از خواندن نامه ، سریع از جاى خود برخاست و شتابان به سوى عموى مظلومش -  امام حسین علیه السلام - آمد و با حالت گریه ، آن نوشته را تقدیم عمویش کرد. چون امام حسین  علیه السلام گریه ملتمسانه برادرزاده ؛ و نوشته برادر خویش را مشاهده نمود، گریست و سپس  نفس عمیقى کشید و فرمود: برادرزاده ام ، قاسم ! این سفارش پدرت را مى پذیرم ؛ و آن گاه او را  نزد عون - پسر عمّه اش - و حضرت اباالفضل العبّاس - عمویش – برد و سپس از خواهرش زینب  پیراهنى تمیز گرفت و بر اندام قاسم پوشاند و عمامه اى بر سرش بست ؛ و بعد از آن او را روانه  میدان نمود. حضرت قاسم نزد فرمانده لشگر عمر سعد رفت ؛ و فرمود: آیا از غضب و سخط  خداوند نمى ترسى که با عمویم حسین علیه السلام این چنین جنگ و کارزار مى کنى ؟! و آیا از  رسول خدا شرم و حیا نمى کنى ؟!

عمر سعد ملعون گفت : مطیع امر یزید گردید تا از شما دست برداریم .حضرت قاسم فرمود: خداوند تو را بدبخت نماید، تو چگونه مدّعى اسلام هستى در حالى که با آل رسول جنگ مى کنى!

و چون به لشگر حمله کرد و عدّه اى را به هلاکت رسانید، اطراف وى را محاصره کردند؛ و هرکس  به نوعى ضربه اى از تیر، شمشیر و سنگ بر آن نوجوان عزیز وارد ساخت که در نهایت به فیض  شهادت نائل آمد.

مدرک: منتخب طریحى : صفحه 372، مدینة المعاجز: جلد 3، صفحه 367، حدیث 931.

 

قال مولانا و امامنا حسن بن علی علیه السلام:

 

إنّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ

همانا در این قرآن چراغ هاى هدایت به سوى نور و سعادت موجود است و این قرآن شفاى دل ها و سینه ها است

مدرک: بحالا نوار: جلد 75، صفحه 111، ضمن حدیث 6.

 

لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْ مْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الاْ وَّلُونَ، وَلا یُدْرِکُهُ اءَلاَّْخِرُونَ

پس از شهادت پدرش امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام ، در جمع اصحاب فرمود: شخصى از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است ، و کسى در آینده نمى تواند هم تراز او قرار گیرد.
مدرک: إحقاق الحقّ: جلد 11، صفحه 183، سطر 2 و صفحه 185.

 

مَنْ عَبَدَاللّهَ ، عبَّدَاللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْءٍ

فرمود: هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.

مدرک: تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : صفحه 427، بحار: جلد 68، صفحه 184، ضمن حدیث 44


نوشته شده توسط علی در جمعه 85/7/14 و ساعت 6:22 صبح
نظرات دیگران()
یا حسین بن علی جان به فدات 
 

 

مجلسی رحمه الله علیه در کتاب ریاض الجنان از انس بن مالک نقل می فرماید:

روزی رسول خدا بعد از اداء فریضه صبح در محراب مسجد نشستند در صورتی که صورت مبارکش مانند ماه می درخشید پس عرضه کردیم ، یا رسول الله آیا ممکن است برای ما تفسیر آیه شریفه « أُوْلَـئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ » را بیان فرمایید:

حضرت فرمودند: اما مراد از نبیون در آیه پس من هستم ، مراد از صدیقون علی بن ابی طالب و مراد از شهداء عمویم حمزه و مراد از صالحون دخترم فاطمه و دو فرزند او حسن و حسین اند ، عبّاس عموی پیامبر از گوشه مسجد حرکت کرد و به سوی رسول الله آمد و عرض کرد یا رسول الله آیا من و تو و علی و فاطمه و حسن و حسین از یک اصل نیستیم ، رسول خدا فرمودند: مطلب دیگر چیست؟ عرض کرد شما از من اسم نبردید و نام مرا ذکر نفرمودید و مرا مشرّف به تشریف آنان نساختید. حضرت فرمودند: عمو اینکه گفتی ما از یک اصل هستیم تا حدّی راست است یعنی ظاهر امر چنین است ولی واقع غیر از این است زیرا خداوند ما را خلق فرمود وقتی که نه آسمان بود و نه زمین و نه عرش و نه بهشت و نه جهنّم پس ما او را تسبیح می نمودیم ، هنگامی که تسبیح گر دیگری وجود نداشت و تقدیس می کردیم وقتی که تقدیسی نبود و چون اراده فرمود بر ایجاد خلق پس نور مرا گشود و از آن عرش را آفرید پس نور عرش از نور من و من افضل از عرش هستم ، پس نور علی را گشود و از آن ملائکه را آفرید پس نور ملائکه از نور علی و نور علی از نور خداست و علی افضل از ملائکه است پس نور دخترم فاطمه را گشود و از آن آسمانها و زمین را آفرید پس نور آسمانها و زمین از نور فاطمه و نور فاطمه از نور خداست و فاطمه افضل از آسمانها و زمین است پس نور حسن را گشود و از آن خورشید و ماه را آفرید پس نور خورشید و ماه از نور حسن و نور حسن از نور خداست و حسن افضل از خورشید و ماه است پس نور حسین را گشود و از آن بهشت و حورالعین را آفرید پس نور بهشت و حورالعین از نور حسین و نور حسین از نور خداست و حسین افضل از بهشت و حورالعین است .

 

مدرک:  آیه 69 سوره نساء ریاض الجنان جلد 7 صفحه 183 و شرح زیارت جامعه کبیره علامه نقوی صفحه 467

 

توضیــح: پس بی دلیل نیست که عقلا گفته اند :

 

به دوزخ می روم ، آنجا زهجر یار می سوزم               به جنت می روم؟!؟ آنجا سراغ کربلا گیرم

 

در روایتی اومده فردای قیامت آنچان اهل بهشت مجذوب نگاه و جذبه آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام می شوند که از خود بی خود شده و از کار و اهل و عیال خود غافل می شوند ، حورالعین و دیگر خدم و حشم بهشتیان شکوه و گلایه به حضرت حق برده عرضه می دارند الها ، صاحبان ما از ما غافل شده و خبری از ما نمی گیرند شما مدد و عنایتی بفرمایید . که خداوند به اقا دستور می دهند که به بهشتیان دستور دهید به سر کار و زندگی خود بروند و به امورات خود مشغول شوند ( پس بی خود نبوده و نیست که چرا از بهشت و حورالعین دل بریده و به دیدار معشوق دل خوش کرده اند چرا که از این روایت معلوم می شود نور اقا افضل از بهشت و نعماتش است ) 

 خدایا توفیق زیارت آقا را در دنیا و شفاعت این بزرگوار را در آخرت نصیبمان بگردان

 


نوشته شده توسط علی در پنج شنبه 85/7/6 و ساعت 7:21 صبح
نظرات دیگران()
ذکر علی عباده 

 

حضرت امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت کنند که فرمود: خدای تبارک و تعالی (جلّ جلاله ربی) برای برادرم علی بن ابیطالب (علیه السلام) فضیلتهایی قرار داده که که آنها را جز خدا کسی نمی داند هر کس فضیلتی از فضائلش را یاد کند و به آن اقرار داشته باشد خدا گناه گذشته و آینده اش را می آمرزد اگر چه با گناهان جن و انس برابری کند و هر کس فضیلتی از فضائل علی بن ابیطالب (علیه السلام) را بنویسد همیشه تا آن نوشته رسمی باقی باشد فرشتگان برایش استغفار می کنند و هر کس به فضیلتی از فضائل او نگاه کند خدا گناهانی را که با نگاه انجام داده است می آمرزد. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نگاه کردن به علی بن ابیطالب (علیه السلام) عبادت است و یاد او عبادت است و ایمان هیچ بنده ای جز با ولایت او و برائت از دشمنان او پذیرفته نگردد.

 

مدرک : ینابیع الحکمه فصل سوم باب سیزدهم قضایای امام علی علیه السلام در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم – بحار الانوار علامه مجلسی جلد 38 صفحه 196 - الامالی شیخ صدوق صفحه 84 – کشف الغمه صفحه 32 – کشف الحق صفحه 108

 

 


نوشته شده توسط علی در دوشنبه 85/7/3 و ساعت 9:29 صبح
نظرات دیگران()
حُبُّکَ فی قلبی و ایمانی یا صراط المستقیم یا امیرالمومنین 

 

روایت شده: مردی سیاه پوست بر علی علیه السلام وارد شد و عرض کرد: ای امیر مومنان! من دزدی کرده ام پس مرا پاک ساز ، فرمود: شاید از جایی که حرز و حفاظ نداشته دزدی کرده ای و رویش را از او بر گرداند ، عرض کرد: ای امیر مومنان! از داخل حرز و حفاظ دزدی کرده ام مرا پاک گردان. فرمود: شاید دزدی ات به حد نصاب نرسیده و رویش را از او برگرداند. عرض کرد یا امیر مومنان! دزدی ام در حد نصاب بوده. چون سه مرتبه به دزدی اقرار کرد ، امیر امومنین علیه السلام حد ، سرقت را جاری نمود و دستش را قطع کرد ، پس آن سیاه پوست رفت و در راه می گفت: امیرالمومنان و امام پرهیزگاران و پیشوای روسفیدان و قهرمان دین و سیدالوصیین دست مرا قطع کرده و پیوسته حضرت را مدح می کرد. حسن و حسین علیهم السلام که از روبرویش می آمدند شنیدند و نزد امیرمومنان رفتند و گفتند: ما سیاه پوستی را در راه دیدیم که شما را مدح و ستایش می کرد پس امیر مومنان علیه السلام کسی را نزد وی فرستاد که او را برگرداند ، حضرت فرمود: من دست تو را قطع کردم و تو مرا مدح می گوئی! عرض کرد: ای امیر مومنان! همانا تو مرا پاک گرداندی و محبت تو با گوشت و استخوان من آمیخته است ، پس اگر مرا قطعه قطعه کنی محبتت از قلبم بیرون نمی رود ، حضرت او را دعا نمود و انگشتان قطع شده را سر جایش گذاشت ، پس مثل اول صحیح و سالم گردید.

 

مدرک: ینابیع الحکمه فصل چهارم قضایای اصحاب امیرالمومنین علی علیه السلام صفحه 559 – بحار الانوار علامه مجلسی جلد 72 صفحه 436 – کافی جلد 2 صفحه 221

 


نوشته شده توسط علی در دوشنبه 85/7/3 و ساعت 9:29 صبح
نظرات دیگران()
یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام روحی لک الفداء 

 

با سلام خدمت دوستان

از اینکه دیر بروز کردم و شما عزیزان را در مدح و ثنای حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین چشم انتظار گذاشتم عذر می خواهم ولی در عوض با دستانی پر خدمتتان امدم اول اینکه در شب تولد اقا یعصوب الدین امام المتقین اسدالله الغالب علی بن ابی طالب علیه السلام نائب الزیاره همگی بودم .دوم اینکه در شبه نیمه رجب زیارتی مخصوص اقا اباعبدالله الحسین علیه السلام همگی شما را در حرم با صفای اقا یاد اوردم و نائب الزیاره شدم فکر کنم با اظهار این مطلب کمی از جرمم کم شد ان شاء الله جبران کنیم علی علی

قـال ابى جعفر عـلیـه السـلام : مـروا شیعتنا بزیارة قبر الحسین علیه السلام ، فان اتیانه  مفترض عـلى کـل مـومـن یـقـر للحـسـیـن عـلیـه السـلام بـالامـامـة مـن الله عزوجل .

حضرت ابوجعفر علیه فرمودند: شیعیان ما را امر کنید که به زیارت قبر حضرت حسین بن على علیه السلام بروند زیرا زیـارت  آن حـضـرت بـر هـر مـومـنـى کـه اقـرار بـه امـامـتـش ، از جـانـب خـداونـد عزوجل دارد ، فرض و واجب مى باشد.

کامل الزیارات حدیث 43

قـلت لابـى جـعـفـر عـلیـه السـلام : مـا تـقـول فـیمن زار اباک على خوف ؟ قال : یومنه الله یوم الفزع الاکبر، و تلقاه الملائکة بالبشارة ، و یقال له : لا تخفف و لا تحزن هذا یومک الذى فیه فوزک .

محضر مبارک حضرت ابى جعفر علیه السلام عرضه داشتم : چه مى فرمائید درباره کسى که با خوف و هراس پدر شما را زیارت کند؟ حضرت فرمودند: در روزى کـه فزع اکبر است حقتعالى او را امان دهد و فرشتگان به وى بشارت داده و به او مى گویند: مترس و محزون مباش امروز روزى است که تو در آن رستگار مى شوى .

کامل الزیارات حدیث 45

 

قال ابـى جـعـفـر عـلیـه السـلام : من لم یات قبر الحسین علیه السلام من شیعتنا کان منتقص الایمان ، منتقص الدین ، و ان دخل کان دون المومنین فى الجنة .

حضرت ابو جعفر علیه السلام فرمودند: هر کس از شیعیان ما که به زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السلام نرود ایمان و دینش ناقص بوده و اگر داخل بهشت شود در مقامى پائین تر از مومنین باشد.

کامل الزیارات حدیث 87


نوشته شده توسط علی در دوشنبه 85/7/3 و ساعت 9:29 صبح
نظرات دیگران()
یا حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) مددی 

یا صاحب الزمان شهادت پدر بزرگوارتان غریب به زندان هارون مدفون به ارض کاظمین  حضرت امام موسی کاظم علیه السلام را خدمت شریف و با عظمتتان تسلیت عرض می کنیم و خدمتتان عرضه می داریم یا حجه الله اجرک الله  اقا جان سرتان سلامت 

مرحوم شیخ صدوق و طبرى و دیگر بزرگان ضمن حدیثى طولانى از حضرت ابومحمّد امام حسن عسکرى علیه السلام آورده اند:

امام موسى کاظم علیه السلام سه شب مانده به آخر عمر شریفش ، به زندان بان خود - مسیّب – فرمود: من سه روز دیگر به سوى پروردگار خود رحلت خواهم کرد و این شخص ‍ پلید و پست - سندى بن شاهک - ادّعا مى کند که مراسم تجهیز کفن و دفن را انجام مى دهد. و سپس افزود: اى مسیّب ! بدان و آگاه باش که چنین کارى امکان پذیر نیست ؛ بلکه فرزندم ، علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام مرا تجهیز و تدفین مى نماید. و چون جنازه ام به قبرستان قریش منتقل گردید، درون قبر، لَحَدى برایم درست کنید؛ و هنگامى که درون لَحَد قرار گرفتم ، سعى کنید که قبرم را مرتفع نگردانید؛ و نیز از خاک قبر من جهت تبرّک استفاده نکنید؛ چون خوردن تمام خاک ها حرام است ، مگر تربت شریف جدّم ، امام حسین علیه السلام که خداوند تبارک و تعالى براى شیعیان و دوستان ، در آن تربت ، شفا قرار داده است. مسیّب در ادامه روایت گوید: چون روز سوّم فرا رسید و لحظات شهادت حضرتش نزدیک شد، فرزند بزرگوارش حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام - که از قبل او را مى شناختم - حضور یافت و من شاهد حضور آن حضرت تا پایان مراسم بودم

مدرک: تلخیص از دلائل الا مامة : ص 213، ح 216، عیون اءخبارالرّضا علیه السلام : ج 1، ص  100، ح 6


نوشته شده توسط علی در دوشنبه 85/7/3 و ساعت 9:29 صبح
نظرات دیگران()
<      1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دعای روز آخر ماه ذی الحجه آخرین روز ماه قمری
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا